گران پیکر گران پیکر آنکه پیکری سنگین دارد سنگین وزن: افعیانی آدمی وش مردمی افعی پرست وه که اندر دست من گرزی گران پیکر شود. (بهار) فرهنگ لغت هوشیار
نهان پیکر نهان پیکر کنایه از فرشته و ملک است و جن و پری و امثال ایشان. (از برهان) (از آنندراج). کنایه از پیکر روحانی. (آنندراج). آن که دیده نشود. که قابل رؤیت نباشد. که جسم و مرئی نیست: نهان پیکرآن هاتف سبزپوش که خواند سراینده آن را سروش. نظامی لغت نامه دهخدا
کلان گیر کلان گیر مقابل خردگیر. انواعی از مرغان شکاری که شکار کلان گیرند. باز. بازی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) لغت نامه دهخدا