جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کشند

کشند

کشند
کشنده، قاتل: (او ل علاج ما به نگاهی کشند کن آنگاه غیر را هدف نوشخند کن)، (صائب)
کشند
فرهنگ لغت هوشیار

کلند

کلند
کُلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، فانه، پانه، فَهانه، تَنبه، مَدَنگ، بَسکَله، فَردَر، فَروَند، فَلجَم، کلیدان
کلند
فرهنگ فارسی عمید