منسوب به درخت. هر چیز که نسبت به درخت دارد، چون سیب درختی و جز آن، از رستنی ها آنچه همانند درخت تنه و ساقه دارد و بر زمین گسترده نباشد چون شاه پسند درختی، شمشاد درختی و جز آن. رجوع به درخت شود
خشکی. صلابت. درشتی. (ناظم الاطباء) ، بی حسی. (ناظم الاطباء). بی خبری. بی شعوری. خدری: چون عضو کسی را کرخی روی نمود از بهر علاج بایدش قی فرمود باید مالید بعداز آن روغن قسط چندانکه پدید گردد او را بهبود. حکیم یوسفی (از آنندراج)