جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کاد

کاد

کاد
اندوهگینی شکسته دلی درختی است از تیره بقولات بارتفاع 10 تا 15 متر که در برمه و سراندیب (سیلان) و نواحی خشک بنگال و همچنین در جنگلهای افریقای شرقی روییده میشود. پوست ساقه این درخت تانن فراوان دارد و برنگ قرمز قهوه یی است. گلهای آن سفیدرنگ میوه اش راست و بدون خمیدگی و مسطح و بی کرک است. بمناسبت تانن فراوانی که در پوست درخت است در دباغی از آن استفاده میکنند. از چوب این گیاه ماده قابضی استخراج میشود بنام کاشو که علاوه بر مصارف صنعتی درتداوی بعنوان قابض و مقوی بکار میرود و در موارد اسهال و حتی خونریزیهای جزوی و رفع بوی دهان نیز استعمال میشود. کاشو بدون بو است ولی طعم آن ابتدا تند و قابض و سپس شیرین و کمی تلخ میشود و بعلاوه بزبان نمیچسبد و بزاق را نیز برنگ قرمز در نمیاورد. از کاشو ماده قرمز رنگی بنام قرمز کاشو استخراج میکنند که قرمز مایل به تیره است و در نقاشی و رنگرزی مورد استعمال دارد کاد هندی درخت کاد خیرا درخت کاشو کهیر هندی
فرهنگ لغت هوشیار

کاد

کاد
نام یکی از دوازده پسر یعقوب از کنیزکی بنام فلهه، (از حبیب السیرچ خیام ج 1 ص 59)، اولادصلبی او (کاد) شش تن بودند و اعقاب ایشان به وقت شمارۀ مذکور چهل و یکهزار و پنجاه مرد مبارز بقلم آمدو مقتدای ایشان یاساف بن اعوائیل بود، (ایضاً ج 1 ص 76)، این نام در تاریخ گزیده بصورتهای ’حاد’ و ’هاده’و در تفسیر ابوالفتوح رازی بصورت ’جاد’ آمده است
لغت نامه دهخدا

کاد

کاد
حرص و شره باشد، (جهانگیری) (برهان)، جایگاه تخت، (اوبهی، نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه لغت نامه)، ظاهراً معنی ’گاه’ در این کتاب به کادداده شده است و بنظر میرسد لغت ’کاد’ که بین لغت ’کلوند’ و ’کنند’ در اوبهی ذکر شده محرف ’گاه’ باشد
لغت نامه دهخدا

کاد

کاد
رنجور، (مهذب الاسماء)، محنت کشیده و سختی دیده در طلب چیزی، (ناظم الاطباء)،
مشقت و رنج
لغت نامه دهخدا

زاد

زاد
فرزند، پسر، نام یکی از فرمانداران در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی، به صورت پسوند و پیشوند همراهبا بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند زادعلی، زادمهر، مهرزاد
زاد
فرهنگ نامهای ایرانی