پاسبان پاسبان مامور نیروی انتظامی و شهربانی سابق که وظیفه اش حفظ نظم و آرامش شهر است، نگهبان، محافظ، محافظت کنندهپاسبان فلک: کنایه از ستارۀ زحل، کیوان، کنایه از خادم پیر فرهنگ فارسی عمید
پاسبان پاسبان نگاهبان، محافظ، کسی که از طرف شهربانی مأمور حفظ نظم و آسایش شهر است، شب زنده دار فرهنگ فارسی معین