جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فرآورده

فرآورده

فرآورده
فراآورده. محصول. آنچه به دست آورده شده. رجوع به فراآورده شود
لغت نامه دهخدا

برآورده

برآورده
بالا برده برافراشته، پرورده تربیت شده، بیرون کشیده مستخرج، پیدا شده ظاهر شده، افراشته -6 تعمیر شده مرمت گشته اصلاح شده، تمام شده مکمل، انباشته پر شده، قبول شده پذیرفته شده و انجام یافته (حاجت و تقاضای کسی)
فرهنگ لغت هوشیار

برآورده

برآورده
بالابرده شده، روا شده، پرورده، بنای مرتفع، برای مِثال به درگاه شاه آفریدون رسید / برآورده ای دید سرناپدید (فردوسی - ۱/۱۱۱)، آنکه زیردست پادشاهی یا بزرگی پرورش یافته و به مرتبۀ بلند رسیده
برآورده
فرهنگ فارسی عمید

فر آورده

فر آورده
فراهم آورده، محصول (کشاورزی یا صنعتی) توضیح این کلمه در عصر حاضر رواج یافته: استخراج و تصفیه ساختن و عمل آوردن فرآورده های نفتی
فرهنگ لغت هوشیار