جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فرامرزی

فرامرزی

فرامرزی
ده کوچکی است از دهستان خبر از بخش بافت شهرستان سیرجان که در 75هزارگزی جنوب بافت، سر راه مالرو خبر به چاه چغوک واقع و دارای 25 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

فرامرز

فرامرز
شکوه مرزداری، آمرزنده دشمن، نام پسر رستم دستان، مرکب از فر + آمرز، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر رستم پسر زال
فرامرز
فرهنگ نامهای ایرانی

فرامرز

فرامرز
دهی بوده است میان نهاوند و بروجرد که در سه فرسنگی شهر نهاوند قرار داشته است. (از نزهه القلوب حمدالله مستوفی چ لیدن ص 171)
لغت نامه دهخدا

فرامرز

فرامرز
نام پسر رستم بن زال است. (برهان). از: فر (پیشاوند به معنی پیش) + آمرز، لغهً به معنی آمرزندۀ دشمن (یوستی، نام نامه ص 90 ستون 2). (از حاشیۀ برهان چ معین). ضبط صحیح این واژه باید به ضم میم باشد، و دو بار در اسکندرنامه با این ضبط در قافیه به کار رفته است:
چنین گفت رستم فرامرز را
که مشکن دل و بشکن البرز را.
نظامی.
صاحب انجمن آرای ناصری نویسد: ’آن در اصل فرمرز بوده یعنی شکوه زمین چنانکه کیومرث یعنی بزرگ زمین و تهم مرز که طهمورث معرب آن است یعنی شجاع زمین است’.
لغت نامه دهخدا

فرامرز

فرامرز
ظهیرالدین. رجوع به تتمۀ صوان الحکمه و کامل التواریخ ابن اثیر ج 9 ص 216 و نیز رجوع به ظهیرالدین فرامرز شود
لغت نامه دهخدا

فراموشی

فراموشی
ناتوانی در یادآوری اموری که قبلاً بر شخص گذشته، نسیان، از بین رفتن ناقص یا کامل حافظه که بیشتر در اثر ضربه های مغزی، هیستری و بعد از الکتروشوک دیده می شود
فراموشی
فرهنگ فارسی عمید