دهی است از دهستان میردج بخش حومه شهرستان شهرکرد که در 30 هزارگزی جنوب باختری شهرکرد، کنار راه شهرکرد به باباحیدر واقع است، جلگه ای معتدل و دارای 4024 تن سکنه است، آب آنجا از چشمه، رودخانه، سرآب و قنات تأمین میشود، محصول عمده اش غلات و حبوبات، وشغل اهالی زراعت و کسب است، پست بهداری، دبستان و راه ماشین رو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
دهی از دهستان کوهستان بخش مینودشت شهرستان گرگان که در 24 هزارگزی خاور مینودشت واقع است، جایی کوهستانی، سردسیر و دارای 630 تن جمعیت است، آب آنجا از چشمه سار و محصول عمده آن غلات، ابریشم و لبنیات است، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و چادرشب است، مزرعۀ یکه قوز جزء این ده است، زیارتگاهی دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)، رابینو فارسیان را جزو دهات کوهسار استراباد نام برده است، رجوع به مازندران و استراباد ترجمه وحید مازندرانی ص 172 شود
طایفۀ فارسیان که در حدود شاهرود و سنخاص متوقف میباشند و خط کردمحله شمال استراباد، قاتول، فندرسک، فارسیان، سنخاص و جنوب اسفراین محل سکونت آنهاست که در حدود شهرستانهای شاهرود و بجنورد امروزی است، رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 105 شود
دهی است از دهستان سلگی شهرستان نهاوند که در 24 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند و 6 هزارگزی جنوب شهرک واقع است، جایی کوهستانی، سردسیر و دارای 700 تن سکنه است، آب آنجا از رود خانه امیرآباد تأمین میشود ومحصول عمده اش غلات، توتون، حبوبات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، آن را ’پارسبان’ هم مینامند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
بستن. با دقت بستن: دل از دنیا بردار به خانه بنشین پست فرابند در خانه، به فلج و به پژاوند. رودکی. رجوع به بستن شود. - در فرابستن، مسدود کردن. پیش کردن در: دل از دنیا بردار و به خانه بنشین پست فرابند در خانه به فلج و به پژاوند. رودکی