شگفتی شگفتی تعجب، تحیر، حیرت آور، برای مِثال شگفتی تر از کار من در جهان / نبیند کسی آشکارونهان (فردوسی - ۵/۵۱۶) فرهنگ فارسی عمید
شگفتن شگفتن شِکُفتَن، باز شدن غنچۀ گل یا شکوفۀ درخت، از هم باز شدنکنایه از شاد شدن، خوشحال شدن، کنایه از باز شدن لب ها هنگام تبسم، خندان شدنشِگُفتِه شُدَن، شِکُفتِه شُدَن، اِشکُفتَن، اِشگِفیدَن، شِکُفیدَن فرهنگ فارسی عمید