کار گذار کار گذار آنکه با چابکی و مهارت کار می کند، آنکه خوب از عهدۀ کار برمی آید، کاربر، مامور دولت، نوکر، خدمتگذار فرهنگ فارسی عمید
فروگذار فروگذار کسی که در انجام کاری کوتاهی و اهمال می کندفروگذار کردن: کنایه از مضایقه کردن، کوتاهی کردن فرهنگ فارسی عمید