معنی سزا
سزا
حق، مجازات، جزا
تصویر سزا
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با سزا
سزا
سزا
لایق، سزاوار، درخور
فرهنگ لغت هوشیار
سزا
سزا
پاداش نیکی یا بدی، مزد، پاداش، جزا
فرهنگ فارسی عمید
سزا
سزا
لایق، سزاوار، پاداش، جزا
فرهنگ فارسی معین
سزا
سزا
مَحکومِیَت، تَنبِیه، مُجازات، تَحرِیم
دیکشنری اردو به فارسی
سزا
سزا
جزا، عقوبت، قصاص، گوشمال، مجازات، تقاص، تلافی، سزاوار، شایسته، لایق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آزا
آزا
آزار دهنده آسیب رساننده، نام پادشاه مانایی
فرهنگ نامهای ایرانی
سدا
سدا
نام قهرمان یکی از داستانهای ارمنی
فرهنگ نامهای ایرانی
سبا
سبا
نام شهری در یمن که بلقیس ملکه انجا بوده است
فرهنگ نامهای ایرانی
سنا
سنا
روشنایی
فرهنگ نامهای ایرانی