معنی سپاسداری
- سپاسداری
- قدردانی
واژههای مرتبط با سپاسداری
سپاسداری
- سپاسداری
- شکر نعمت حق شناسی شکرگذاری، منت پذیری
سپاسداری
- سپاسداری
- شکران. (منتهی الارب). حمد. حق شناسی. تشکر. امتنان:
چونکه ماهان ز رفق و یاری او
دید بر خود سپاسداری او.
نظامی (هفت پیکر ص 250).
بر قیاس نواله خواری تو
ناید از من سپاسداری تو.
نظامی
سپاسداری
- سپاسداری
- امتنان، تشکر، سپاسگزاری، قدردانی، قدرشناسی
متضاد: نمک نشناسی
سپاهداری
- سپاهداری
- سالاری سپاه فرماندهی قشون
سپاس داری
- سپاس داری
- حق شناسی، سپاس گزاری
سپاسدار
- سپاسدار
- قدردان
پاسداری
- پاسداری
- پاسبانی، رعایت احترام حرمت
سپاسدار
- سپاسدار
- شاکر حق شناس شکر گذار، منت پذیر
پاسداری
- پاسداری
- پاسبانی، رعایت، احترام
