معنی ژادین - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با ژادین
نادین
نادین
بخلاف حق و دیانت: (وفات یزد جرد در سال هشتم بود از طغیان نادین ناحق عثمان
فرهنگ لغت هوشیار
دادین
دادین
کوه، کوهی واقع در جنوب ایتالیا، نزدیک ’کاسینو’ داری 519گز ارتفاع. به سال 529 ’سن بنویی’ در آنجا صومعه ای برای پیروان مسلک خود ساخت که در قرون وسطی بتمام عالم مسیحیت پرتو افکند و به سال 1944 بسبب یک بمباران شدید بکلی خراب گردید
لغت نامه دهخدا
ژانین
ژانین
نام دریاچه ای به اپیر یونان، در قدیم پئوم بوتی نیز میگفته اند، (ایران باستان ج 2 ص 1212)
لغت نامه دهخدا
لادین
لادین
نام رودی به باختر ایران، خط سرحدی ایران و عراق از آن گذرد
لغت نامه دهخدا
مادین
مادین
مادینه، مادۀ هر حیوان عموماً، (آنندراج)، نوع مؤنث ازهر حیوانی، (ناظم الاطباء)، و رجوع به مادینه شود
لغت نامه دهخدا
نادین
نادین
ناحق، به خلاف دین، به خلاف حق: وفات یزدجرد در سال هشتم بود از طغیان نادین ناحق عثمان، (فارسنامۀ ابن بلخی ص 112)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.