معنی زنگارش - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با زنگارش
انگارش
- انگارش
- پندار، وهم، گمان، قصه، افسانه، علم ریاضی، ریاضیات
فرهنگ فارسی عمید
زنگاری
- زنگاری
- رنگ سبز مایل به آبی، هر چیزی که رنگ آن شبیه زنگار یا مس زنگ زده باشد، به رنگ زنگار، سبز رنگ، زنگ زده
فرهنگ فارسی عمید
زنگارک
- زنگارک
- دهی از دهستان فراهان است که در بخش فرمهین شهرستان اراک واقع است و 364 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
زنگارد
- زنگارد
- دهی از دهستان گوده است که در بخش بستک شهرستان لار واقع است و 349 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا