جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زر سرخ

زر سرخ

زر سرخ
زر مسکوک، طَلایِ ناب، زَرِ خالِص، زَرِ دَه دَهی، زَرِ جَعفَری، اِبریز، زَر طِلی، زَرِ شِش سَری، زَرِ طِلی، زَرِ رُکنی، زر بی غِشّ، زَرِ طِلا، زَرِ خُشک، شِش سَری
زر سرخ
فرهنگ فارسی عمید

زرد رخ

زرد رخ
آنکه صورتش زرد رنگ و پریده باشد، شرمنده منفعل، ترسیده
زرد رخ
فرهنگ لغت هوشیار

گش سرخ

گش سرخ
خون از مجموع از چهار خلط یا گُش بدن شامل گُشِ سِفید یا بَلغَم، گُشِ زَرد یا صَفرا، گُشِ سیاه یا سودا
گش سرخ
فرهنگ فارسی عمید

گل سرخ

گل سرخ
گلی معطر با گلبرگ های سرخ و ساقه های ضخیم و برگ های بیضی که انواع مختلف دارد، گُلِ آتَشی، آتَشی، بوی رَنگ، چَچُک، رُز، سوری، گُلِ سوری، لَکا، وَرد
گل سرخ
فرهنگ فارسی عمید

زر ورق

زر ورق
کاغذ زردرنگ و نازکی که به صورت ورقه زر برای بسته بندی و تزیین یا زرکوبی جلد کتاب سازند
لای زر ورق بزرگ شدن: در ناز و نعمت پرورش یافتن
زر ورق
فرهنگ فارسی معین

چم سرخ

چم سرخ
دهی از بخش آبدانان شهرستان ایلام که در 26 هزارگزی باختر آبدانان کنار راه مالرو دهلران به نصریان واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 123 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه سیمینه. محصولش غلات، پشم و روغن. شغل اهالی زراعت و گله داری است. ضمناً سۀ مزرعۀ چم سرخ، دره کچ و سه کلال نیز جزء این ده محسوب میشوند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: قشلاقی است در هفت فرسخ و نیمی مغرب نهاوند که جای زراعت ندارد، لیکن بسبب بودن وحوش و طیور و قوچ و میش درآنجا، شکارگاه مناسبی است. (از مرآت البلدان ج 4 ص 261)
لغت نامه دهخدا