جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رفت و آمد

رفت و آمد

رفت و آمد
تردد. (ناظم الاطباء). همان آمد و رفت است. (آنندراج). رفتن و آمدن. ایاب و ذهاب. (فرهنگ فارسی معین). ذهاب و ایاب. آمد و شد. آمد و رفت. (یادداشت مؤلف) :
ز رفت و آمد غمهای بدمستت خبر دارم
صدا آید به گوشم چونکه در دل بازمی گردد.
ملاقاسم مشهدی (از آنندراج).
، مراوده و معاشرت. (فرهنگ نظام). مراوده. اختلاف. (یادداشت مؤلف). رجوع به آمد و رفت شود.
- رفت و آمد کردن، آمد و شد داشتن. تردد کردن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

رفت و آی

رفت و آی
اختلاف. (یادداشت مؤلف). رفت و آمد. (تحفۀ اهل بخارا). رجوع به رفت و آمد شود
لغت نامه دهخدا