معنی رخ داد
رخ داد
آکسیدانت
تصویر رخ داد
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با رخ داد
رخ دادن
رخ دادن
اتفاق افتادن، به وقوع پیوستن
فرهنگ واژه فارسی سره
فرخ داد
فرخ داد
مبارک آفریده شده، مرکب از فرخ (مبارک) + داد (عدالت)
فرهنگ نامهای ایرانی
رخ دادن
رخ دادن
اتفاق افتادن، پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
رخ دادن
رخ دادن
روی دادن، به وقوع پیوستن امری
فرهنگ فارسی عمید
رخ دادن
رخ دادن
Happen, Occur, Transpire
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رخ دادن
رخ دادن
происходить
دیکشنری فارسی به روسی
رخ دادن
رخ دادن
passieren, geschehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
رخ دادن
رخ دادن
відбуватися , відбуватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
رخ دادن
رخ دادن
zdarzyć się, wydarzać się
دیکشنری فارسی به لهستانی