جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رایاتار

رادیاتور

رادیاتور
مخزن آب در موتور که دارای لوله های عمودی و پره های متعدد است
رادیاتور
فرهنگ لغت هوشیار

رادیاتور

رادیاتور
دستگاهی است که برای خنک کردن موتورهای احتراقی مورد استفاده قرار می گیرد
فرهنگ فارسی معین

رادیاتور

رادیاتور
وسیله ای در موتور که گرمای آب خنک کنندۀ سلیندرها را می گیرد و پس از خنک کردن دوباره به اطراف سلیندرها می فرستد، وسیله ای که به کمک آب گرم، فضای ساختمان را گرم می کند
فرهنگ فارسی عمید

قراتاتار

قراتاتار
قومی از اتراک که هلاکوخان ایشان را از مغولستان به ایران آورد و به روم فرستاد و آن قبیله سی وچهل هزار خانوار بودند و مواشی و مراعی و اغنام و اموال بسیار داشتند. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 515)
لغت نامه دهخدا

ریاکار

ریاکار
کسی که ریا می کند، آنکه تظاهر به نیکوکاری و پاک دامنی می کند، دورو
ریاکار
فرهنگ فارسی عمید