معنی دین شناس
- دین شناس
- فقیه
واژههای مرتبط با دین شناس
دین شناسی
- دین شناسی
- فقه
دین پناه
- دین پناه
- حامی و حمایت کننده دین
زمین شناس
- زمین شناس
- علم به احوال کره زمین شخصی که در مورد ساختمانهای بخشهای مختلف زمین تحقیقانی دارد
جان شناس
- جان شناس
- کسی که معرفت باحوال روح دارد، ولی مرد کامل مرشد قطب
سخن شناس
- سخن شناس
- سخن سنج و سخن دان
زمین شناس
- زمین شناس
- عالم به علم زمین شناسی
دین پناه
- دین پناه
- پشت و پناه دین، حامی دین
سخن شناس
- سخن شناس
- کسی که نیک وبد شعر یا نوشته ای را دریابد، سخن سنج، شناسندۀ سخن، سخن دان
کان شناس
- کان شناس
- آنکه کان شناسی داند. عالم معدن شناسی معدن شناس
