معنی دمگر
دمگر
آلت تنفسی
تصویر دمگر
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با دمگر
دمور
دمور
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در سپاه افراسیاب
فرهنگ نامهای ایرانی
دمار
دمار
هلاک، انقراض، زال، محو شدن، هلاکی، دم و نفس
فرهنگ لغت هوشیار
دمور
دمور
تباه شدن، هلاک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
دمگیر
دمگیر
پیاپی دمادم
فرهنگ لغت هوشیار
دمگه
دمگه
محل کار گذاشتن دم در کنار کوره، کوره زرگران و آهنگران و مسگران، گلخن حمام
فرهنگ لغت هوشیار
دیگر
دیگر
بیگانه، وبمعنی باز و مجدد و جز، دگر هم گویند
فرهنگ لغت هوشیار
درگر
درگر
درودگر، چوب تراش، نجار
فرهنگ فارسی عمید
دمار
دمار
هلاک شدن، تباه شدن، هلاک، تباهی
فرهنگ فارسی عمید
همگر
همگر
به هم آورنده، پیوند دهنده، بافنده، رفوگر
فرهنگ فارسی عمید