جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دماسبیان

دم اسبیان

دم اسبیان
تیره ای از رستنی های بی گل که دارای ساقه های بندبند و توخالی هستند
فرهنگ فارسی عمید

محاسبیان

محاسبیان
فرقه ای از صوفیه که بر طریقت حارث بن اسد محاسبی اند. (از کشف المحجوب هجویری). رجوع به حارث بن اسد... شود
لغت نامه دهخدا

باسبیان

باسبیان
از قرای بلخ است. (مراصد الاطلاع) (مرآت البلدان ج 1 ص 160)
لغت نامه دهخدا

شماسیان

شماسیان
کسانی که بر کیش شماس آتش پرست می باشند. (ناظم الاطباء) (از غیاث) (از برهان). قومی که کافر باشند. (غیاث). نام جماعتی که دین شماس عدل ترسا داشته باشند و ایشان را به عربی شماسی به تشدید میم گویند و این لغت عربی است. (آنندراج) (انجمن آرا) ، کشیشانی که موی میانۀ سر خود را میتراشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

ماسپیان

ماسپیان
بنقل هرودت یکی از شش طایفۀ شهری وده نشین قوم پارس است، (از ایران باستان ج 1 ص 227)
لغت نامه دهخدا

ماسبذان

ماسبذان
شهری به جبال. (نخبهالدهر دمشقی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام شهری به پیشکوه لرستان در ناحیه طرحان در ساحل راست شط صیمره. سیروان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بلاد جبل عبارت از همدان است و ماسبذان که آن سیروان است. (تاریخ قم ص 26). ماسبذان از بلاد جبال بوده و با پشت کوه و ظاهراً محل حسین آباد سابق مطابقت دارد و آن را سیروان هم می گفته اند، (حاشیۀ مجمل التواریخ والقصص ص 337). بلاد پهلویان هفت است: همدان و ماسبذان و قم و ماه بصره و صیمره و ماه کوفه وقرمیسین... (از معجم البلدان ج 6 ص 407). و رجوع به معجم البلدان ج 7 ص 363 و ایران باستان ج 3 ص 2547 شود
لغت نامه دهخدا