جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با در خور

پر خور

پر خور
بسیار خوارشکم پرست شکم خواره شکمو بنده شکم شکم پرور پر خوار پر خواره اکول بلع بلعه مقابل کم خور
فرهنگ لغت هوشیار

دردخور

دردخور
درد خورنده. خورندۀ درد. دردآشام. دردی نوش. دردخوار. دردی خوار:
بود چون نگین این دل دردخور
که پیمانه اش باشد از خویش پر.
وحید (در تعریف حکاک) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا