جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با داو خواه

داد خواه

داد خواه
کسی که به سبب ظلمی که بر او آمده داد خواهی کند آنکه به دادگاه داد خواست دهد مظلوم
فرهنگ لغت هوشیار

تاج خواه

تاج خواه
افسر خواه دوستدار و خواهنده تاج تاج پرست، پادشاه
تاج خواه
فرهنگ لغت هوشیار

وام خواه

وام خواه
کسی که از دیگری پولی به قرض می خواهد، آنکه طلب خود را از وام دار می خواهد
وام خواه
فرهنگ فارسی عمید

نان خواه

نان خواه
آنکه طلب نان کند، نان خواهنده
کنایه از فقیر
زِنیان، گیاهی خودرو با گلهای سفید و دانه هایی زرد رنگ و خوش بو با طعمِ کمی تند و تلخ که گاهی روی نان می ریخته اند و برای تهیه اسانس کاربرد دارد، زینان، زینیان، نینیا، ساسِم، جِوانی، نَغَن، نَغنَخوٰاد، نَغنَخوٰالان، نانخوٰاه
نان خواه
فرهنگ فارسی عمید