جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دانگذار

دانشیار

دانشیار
کسی که دانش یار اوست، آنکه به دانش یاری کند، استاد دانشگاه که درجۀ او پایین تر از استاد و بالاتر از استادیار است
دانشیار
فرهنگ فارسی عمید

راهگذار

راهگذار
راهگذر، آنکه از راهی گذر می کند، آنکه از راهی عبور می کند، عابر، مسافر، راه گذر، راهی که از آن گذر می کنند، راه عبور، راه و گذرگاه، معبر
راهگذار
فرهنگ فارسی عمید

کارگذار

کارگذار
آنکه کار باسانی و جلدی کند واز عهده آن بخوبی برآید، آنکه حاجات مردم را قضا کند
فرهنگ لغت هوشیار