معنی دامن گیری - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با دامن گیری
دامن گیر
- دامن گیر
- کسی یا چیزی که باعث گرفتاری و برجاماندگی یا توقف اضطراری در جایی بشود، آنچه شخص را مجبور به حمایت و مراقبت و نگهداری کسی یا چیزی بکند
فرهنگ فارسی عمید
خامه گیری
- خامه گیری
- عمل گرفتن خامه از شیر.
- ماشین خامه گیری، ماشینی است که با حرکت دورانی ذرات خامه و چربی را از شیر جدا میکند
لغت نامه دهخدا
دامانگیری
- دامانگیری
- عمل دامنگیر، حالت و چگونگی دامان گیر
لغت نامه دهخدا
کام گیری
- کام گیری
- تمتع، نایل آمدن، به مراد رسیدن، رجوع به کام گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
دامنگیر
- دامنگیر
- مانع رادع، هر چیز که باعث سکون و عدم حرکت شخص گردد، آنچه که شخص را وادار به حمایت و حراست کسی یا چیزی کند، مدعی، مصاحب
فرهنگ لغت هوشیار