جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خویشکاری

خویشکامی

خویشکامی
در پی کام و آرزوی خویش بودن، خودپسندی، خود سری استبداد
خویشکامی
فرهنگ لغت هوشیار

خود کاری

خود کاری
کاری را از پیش خود انجام دادن، عمل خود کار خود بخود انجام دادن عملی
فرهنگ لغت هوشیار

خوارکاری

خوارکاری
سهل انگاری، بی مبالاتی، برای مِثال تو خوارکار ترکی، من بردبار عاشق / خوش نیست خوارکاری، خوب است بردباری (منوچهری - ۱۱۰)
خوارکاری
فرهنگ فارسی عمید

خویش کار

خویش کار
کشاورز، دهقان، برای مِثال به سالی ز دینار من صدهزار / ببخشید بر مردمِ خویش کار (فردوسی۴ - ۶/۱۲۰)
وظیفه شناس
خویش کار
فرهنگ فارسی عمید