جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خوشنویس

خودنویس

خودنویس
نوعی قلم دارای محفظه ای که جوهر را در آن می ریزند
خودنویس
فرهنگ فارسی معین

خودنویس

خودنویس
قلمی است که جوهر در مخزن جوف آن ذخیره کنند و نویسند
لغت نامه دهخدا

خوش نویس

خوش نویس
کسی که خط نیک از روی تعلیم نویسد. (ناظم الاطباء). خطاط. مشاق. (یادداشت مؤلف). که زیبا و خوب نویسد. که در نوشتن خط قواعد خطاطی را نیک بکار برد:
آن پنجۀ کمانکش و انگشت خوش نویس
هر بندی اوفتاد بجایی و مفصلی.
سعدی.
چون عطاردخوش نویس و اعیان محاسبان ضابط چون ادریس. (از ترجمه محاسن اصفهان)
لغت نامه دهخدا