خوش باوری خوش باوری خوش پنداری، خوش خیالی، خوش گمانی، دهن بینی، زودباوریمتضاد: دیرباوری فرهنگ واژه مترادف متضاد
خود کاری خود کاری کاری را از پیش خود انجام دادن، عمل خود کار خود بخود انجام دادن عملی فرهنگ لغت هوشیار