معنی خشمگین - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با خشمگین
خشمگین
- خشمگین
- عصبانی، خَشمناک، بَرآشفته، غَضَبناک، غَضِب، غَضَب آلود، اَرغَند، اَرغَنده، شَرزِه، دُژ آلود، ژیان، خَشمِن، خَشمگِن، آرُغدِه، آلُغدِه، غَرمَنده، ساخِط، غَراشیدَه، غَضبان، غَضوب
فرهنگ فارسی عمید