جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خارداران

خارداران

خارداران
تیره ای از جانوران دریایی از نوع خارپوستان، توتیاها
خارداران
فرهنگ فارسی عمید

خارداران

خارداران
خارداران که بنام اکینیدها یا توتیاهای دریائی یا اورسن ها موسوم میباشند خارپوستانی هستند که بدنشان را جلد سختی پوشانده است، این جلد سخت از صفحات بهم پیوسته ای ترکیب گردیده که مانند خارپوستان دیگر در درون درم بوجود آمده اند و روی آنها را اپی تلیوم نازک با سلولهای پی و پوششی پوشانده است بر روی بدن خارهای متعددخیلی متحرک قرار دارند (اسم این رده نیز بواسطۀ وجود همین خارها است)، اکینیدها را بر حسب وضع صفحات جلدی و طرز قرار گرفتن مخرج نسبت بدهان بدو زیر رده تقسیم مینمائیم اکینیدهای منظم و اکینیدهای نامنظم،
زیر ردۀ اول یعنی اکینیدهای منظم: - بدن این جانوران مانند کره ای است که در یکی از دو قطب پهن تر بوده ودر مرکز آن دهان قرار دارد، جلد شبیه جعبۀ کاملاً بسته ای است که فقط بواسطۀ دو سوراخ بزرگ بخارج مربوطاست، (توتیای بحری جزء این زیر رده است)،
زیر ردۀ دوم یعنی اکینیدهای نامنظم: که نمونۀ آنها یکی کلیپه آستروئیدها که دهان در مرکز آرواره ها باز گشته و اعضای اخیر مانند اکینیدهای منظم از پنج هرم درست شده که بواسطۀ ماهیچه ها بپره ها متصلند و دیگر سپتانگوئیدها که دهان از مرکز خارج گشته و دستگاه آرواره ای وجود ندارد، (نقل به اختصار از جانورشناسی عمومی دکتر فاطمی ج 1 ص 263 و 264 و 270 و 271)
لغت نامه دهخدا

کارداران

کارداران
ولاه، جَمعِ واژۀ کاردار، رجوع به مدخل کاردار شود
لغت نامه دهخدا

کارداران

کارداران
نام قریۀ منسوب به کاردار پسر مهر نرسه، (ترجمه ایران در زمان ساسانیان کریستنسن چ 2 ص 302)، و رجوع به کاردار شود
لغت نامه دهخدا

خاردار

خاردار
دارای خار مثلاً گل خاردار، سیم خاردار، در علم زیست شناسی کرمی کوچک، از آفت های مهم پنبه، با طولی حدود ۱۵ میلی متر، رنگ سبز زیتونی یا قهوه ای، خال های تیره رنگ و برآمدگی های کوتاه به شکل خار که در مصر و هند بسیار پیدا می شود و غوزه و شاخه های جوان پنبه را از بین می برد، کرم خاردار
خاردار
فرهنگ فارسی عمید