جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با چنگ اندازی

چرخ اندازی

چرخ اندازی
کمانداری، تیراندازی با کمان سخت. تیراندازی. رجوع به چرخ انداز شود
لغت نامه دهخدا

شلنگ اندازی

شلنگ اندازی
رفتن با گامهای بلند و پای انداز. (از یادداشت مؤلف). رجوع به شلنگ انداختن شود
لغت نامه دهخدا

سنگ انداز

سنگ انداز
سنگ انداختن، انداختن (مطلقا)، کسی که با فلاخن سنگ اندازد، قلاب سنگ فلاخن، سوراخهایی که در زیر کنگره های دیوار قلعه میساختند تا چون دشمن نزدیک آید سنگ و خاک و آتش و غیره بر سرش ریزند، کسی که شب و روز شراب نوشد دایم الخمر، جشنی که در آخر ماه شعبان بر پا میداشتند و بسیر و گشت می پرداختند
فرهنگ لغت هوشیار

سنگ انداز

سنگ انداز
سنگ افکن، کلوخ انداز، محل پرتاب سنگ (در دژها و قلعه ها) ، سنگ رس (مسافت) ، مانع تراش، جشن آخر ماه شعبان
فرهنگ واژه مترادف متضاد