جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با چمراس

چمراس

چمراس
بمعنی آیه است که جمع آن آیات باشد. (برهان) (آنندراج). آیه و نشان، کرامت. معجزه. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا

امراس

امراس
بجای مجری بازگردانیدن رسن بکره (چرخ چاه) را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بجای خود درآوردن رسن چرخ چاه را. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا

امراس

امراس
جَمعِ واژۀ مَرَس وجج ِ مَرَسَه. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). رسنها. و رجوع به مرس و مرسه شود
لغت نامه دهخدا

مراس

مراس
از ریشه پارسی ک مروسیدن مروسش (ممارسه)، سختی، نیرو مروسیدن علاج کردن
فرهنگ لغت هوشیار

مراس

مراس
فحل مراس، گشن شدید و سخت. (منتهی الارب). ذو شده. (اقرب الموارد) ، شدید. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا