کسی که در انتظار آمدن کسی، چیزی یا رسیدن خبری باشد، منتظر، برای مِثال چو ماه روی مسافر که بامداد پگاه / درآید از درِ امّیدوارِ چشم به راه (سعدی۲ - ۶۷۱)
نگران و منتظر. (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن کس که انتظار ورود سفرکرده ای یا رسیدن خبری را دارد. - چشم براه بودن، چشم براه داشتن. منتظر بودن. نگران و دلواپس بودن. رجوع به چشم براه داشتن شود