جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با جانباخته

جان باختن

جان باختن
جان را از دست دادنجانرا در راه کسی یا چیزی فدا کردن
جان باختن
فرهنگ لغت هوشیار

جان باختن

جان باختن
جان خود را از دست دادن، جان سپردن
کنایه از جان را در راه کسی یا چیزی فدا کردن
جان باختن
فرهنگ فارسی عمید

دادباخته

دادباخته
کسی که حکم به نفع او نباشد، محکوم علیه، مقابل داد برده
دادباخته
فرهنگ فارسی معین

نانواخته

نانواخته
نوازش ناشده. نوازش ندیده، نانوازیده. مقابل نواخته. رجوع به نواخته شود
لغت نامه دهخدا