جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با جا داشتن

جا داشتن

جا داشتن
گنجایش داشتن، ظرفیت داشتن، نگاهبان ساختن، سزاوار بودن
جا داشتن
فرهنگ فارسی معین

جاداشتن

جاداشتن
گنجایش داشتن ظرفیت داشتن وسعت داشتن، نگاهبان ساختن کسی را بنگاهبانی گماشتن، سزاوار بودن: (هرچه او را تعریف کین جادارد)
فرهنگ لغت هوشیار