جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تپاسبد

تپاسبد

تپاسبد
ریاضت کشنده و مرتاض و مجاهدت کننده. (ناظم الاطباء). رجوع به تپاس شود
لغت نامه دهخدا

سپاهبد

سپاهبد
ستاره قطبی، ستاره ای در انتهای دُم خرس کوچک با اختلاف کمتر از 1 درجه از محل واقعی قطب شمال، میخگاه، جدی، سپاهبدان
سپاهبد
فرهنگ فارسی معین

پاسبک

پاسبک
مبارک قدم کسی که قدمش مبارک است مقابل پاسنگین، جلف بی وقار
پاسبک
فرهنگ لغت هوشیار