جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پی آیی

پیرایی

پیرایی
در ترکیبات بمعنی عمل پیراستن آید سرو پیرایی ناخن پیرایی
پیرایی
فرهنگ لغت هوشیار

پیدایی

پیدایی
ظهور آشکار شدن، علم معرفت: و آن لفظ عامل و دانا و علم دانستن است... ما آن را بلفظ روشنی و پیدایی و علت و مایه و معدن پیدایی و روشنی بدل کردیم
فرهنگ لغت هوشیار

پی گیر

پی گیر
تعقیب کننده دنبال گیرنده، آنکه رد پای کسی را دنبال کند رد زناثر شناس: چون سرافه بن مالک آنجا (غار ثور) رسید و او پی گیری هول بود، اصرار ورزنده مصر، مداوم دنباله دار: درین راه کوششهای پی گیری از طرف دانشمندان بعمل می آید
فرهنگ لغت هوشیار