پشت رو پشت رو پشت آستر و رویه، وارونه، واژگونه، پُشت و روپشت و رو کردن: برگرداندن و وارونه کردن جامه یا رویۀ لباس که پشت آن به رو بیاید، کنایه از خلاف واقع نشان دادن فرهنگ فارسی عمید
پشت خم پشت خم آنکه پشت خود را خم کرده یا غوز درآورده، خمیده پشت، گوژپشتپشت خم پشت خم: نوعی راه رفتن با پشت خمیده برای پنهان بودن از چشم دیگران فرهنگ فارسی عمید