جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پدافندیدن

پیدا ندیدن

پیدا ندیدن
آشکار ندیدن:
چنین است رسم سرای کُهن
سرش هیچ پیدا نبینی ز بن.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

افندیدن

افندیدن
جنگ. خصومت. (مؤید) (انجمن آرای ناصری). جنگ و خصومت کردن. (آنندراج) (برهان) (مجمعالفرس). آفندیدن. رجوع به آفندیدن شود
لغت نامه دهخدا