معنی پاژنام - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با پاژنام
پاژنامه
- پاژنامه
- پاچنامه. پازنامه. پاشنامه. لقب، قرین و همال. (برهان). و رجوع به پازنامه شود
لغت نامه دهخدا
پاژ نامه
- پاژ نامه
- نامی که پادشاهان بچاکران دهند برای تشریف وی لقب پازنامه پاچنامه پاشنامه، قرین همال
فرهنگ لغت هوشیار
پایدام
- پایدام
- تله دام پادام، دامگاه، حلقه ای از چرم که هر دو پای در آن کنند وبر درختهای بلند چون درخت خرما و مانند آن روند
فرهنگ لغت هوشیار