جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بیدبویه

بادرویه

بادرویه
بادرَنگبویه، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی دندانه دار، گل های بنفش و شاخه های باریک که گل آن مصرف دارویی دارد و برای عطرسازی هم به کار می رود، بادرو، تُرُنگان، تُرُنجان، بادرونه، بادرَنجبویه
بادرویه
فرهنگ فارسی عمید

بردکویه

بردکویه
دهی است از دهستان وراوی بخش کنگان شهرستان بوشهر. سکنۀ آن 215 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

بی رویه

بی رویه
مُرَکَّب اَز: بی + رویّه، بی اندیشه و فکر. ناسگالیده. بی تفکر. رجوع به رویّه شود، بی خوف و خدانترس، که در آن امان و امنیت نیست. رجوع به زینهار شود
لغت نامه دهخدا

بادرویه

بادرویه
رجوع به بادرو شود. (معیار جمالی) :
ببادرویۀ نخشب دو زلف بر رخ زن
که تا دمد همه جا عنبر و گل خود روی.
سوزنی
لغت نامه دهخدا