جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با به پسندی

خبره پسندی

خبره پسندی
حالت خبره پسند. حالتی که در شیئی است و مورد تأیید خبره قرار می گیرد
لغت نامه دهخدا

کج پسندی

کج پسندی
کژپسندی. عمل کج پسند. بدسلیقگی:
دو کریمندراست باید گفت
که مرا طبع کج پسندی نیست.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

دل پسندی

دل پسندی
حالت و کیفیت دلپسند. مطبوعی. دلپذیری. مقبولی:
خریدندش به چندان دلپسندی
رساندندش به چرخ از سربلندی.
نظامی.
رجوع به دلپسندی شود
لغت نامه دهخدا