معنی بسته شده
بسته شده
منعقده
تصویر بسته شده
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با بسته شده
بسته شدن
بسته شدن
بسته گردیدن بسته گشتن، یا بسته شدن عذر زن. بپایان رسیدن عذر
فرهنگ لغت هوشیار
بسته شدن
بسته شدن
Bound
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بسته شدن
بسته شدن
связывать
دیکشنری فارسی به روسی
بسته شدن
بسته شدن
binden
دیکشنری فارسی به آلمانی
بسته شدن
بسته شدن
зв'язувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بسته شدن
بسته شدن
łączyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
بسته شدن
بسته شدن
绑定
دیکشنری فارسی به چینی
بسته شدن
بسته شدن
amarrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بسته شدن
بسته شدن
legare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی