جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با برونروی

برونشویگ

برونشویگ
لئون. (1869- 1944 میلادی) فیلسوف فرانسوی. وی هم ّ خود را مصروف فلسفۀ علوم کرد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

برونسویک

برونسویک
براونشویگ. ناحیه ای در آلمان، که تا سال 1919 میلادی دوک نشین بود و بعد بصورت جمهوری جزو ساکس سفلی گردید (بسال 1946 میلادی). پایتخت قدیم براونشویگ دارای 250هزار تن سکنه بود. این شهر مرکز صنعتی (ماشین ها، عینک سازی، کنسروسازی و چاپخانه ها) است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

بروجردی

بروجردی
منسوب به بروجرد که شهری است از بلاد جبل. (از الانساب سمعانی). رجوع به بروجرد شود.
لغت نامه دهخدا

بروجردی

بروجردی
آیهالله بروجردی، حاج آقا حسین طباطبائی، فرزند سیدعلی طباطبائی، از سلسلۀ طباطبائیان بروجرد. مرجع تقلید شیعیان. وی در سال 1292 هجری قمری در بروجرد متولد شد و پس از فراگرفتن مقدمات در بروجرد به اصفهان رفت و فقه رانزد حاج سیدمحمدباقر درچه ای و فلسفه را نزد میرزا جهانگیرخان خواند. آنگاه به نجف اشرف رفت و در محضر آخوند ملا کاظم خراسانی هشت سال تلمذ کرد. سپس به بروجرد بازگشت و مقیم شد. در سال 1324 هجری شمسی به تهران آمد و عازم مشهد گردید. پس از بازگشت از مشهد مقیم قم و مرجع تقلید شیعیان گردید. و بسال 1340 هجری شمسی در این شهر درگذشت. از تألیفات وی جز رسایل عملیه (که مکرر طبع شده) رسالۀ منجزات مریض، تعلیقات بر اسفار (بصورت حاشیه بر نسخۀ شخصی ایشان) ، طبقات رجال، رساله ای در منطق و جزوه هایی در فقه را باید نام برد که هیچ یک تاکنون بطبع نرسیده. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

بیرونسوی

بیرونسوی
برونسوی، بیرونسو، جهت خارجی چیزی، رجوع به برونسو شود
لغت نامه دهخدا