بادآوَرد، گیاهی خودرو با ساقه های راست و خاردار و گل های بنفش که برگ آن مصرف دارویی دارد، کَنگَر سِفید، خارِاِسپید، سِپیدخار، اَقتِنالوقی، شوکَة البیضا
مؤسس یکی از مکاتب فلسفی و مذهبی اسکندریه معروف بهمین نام، این مسلک توسط اولیای گنوستیکی نشو ونما گرفت، رجوع به ایران در زمان ساسانیان، تألیف کریستنسن، ترجمه رشید یاسمی ص 57 شود
باغی بوده است به هرات: و وقوع این واقعۀ هایله (قتل بایسنقر سلطان) در دارالسلطنۀ هرات، در باغ سپید بود در شهور سنۀ سبع و ثلاثین و ثمانمایه (837 هجری قمری) و عمر او سی و پنج سال بوده. (تذکره دولتشاه، بنقل از سعدی تا جامی ص 555). و رجوع بباغ سفید شود نام باغی است. (آنندراج). ظاهراًباغ سپید، باغی سلطنتی بوده در بردع. (از حاشیۀ وحید دستگردی بر خسرو و شیرین نظامی ص 95). باغی که نوشابه بکنار بردع ساخته بود. (هفت قلزم) : سپیده دم ز لشکرگاه خسرو سوی باغ سپید آمد روارو. نظامی
نوعی باز که به ترکی آنرا طویغون گویند. (شعوری ج 1 ص 156). زُرق. (قطر المحیط) : باز سفید روضۀ انسی، چه فایده کاندر طلب چو بال بریدۀ کبوتری. سعدی. بتاج هدهدم از ره مبر که باز سفید ز کبر در پی هر صید مختصر نرود. حافظ