جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آیین مند

آیین بندی

آیین بندی
آذین شهر شهر آرای هنگام قدوم شاهی یا بزرگی یا پیش آمدن جشن و سوری
فرهنگ لغت هوشیار

آیین بندی

آیین بندی
آراستن شهر هنگام جشن و شادمانی یا برای ورود شخص بزرگی
آیین بندی
فرهنگ فارسی معین

آیین بندی

آیین بندی
آذین بندی، زینت کردن در و دیوار دکان و کوچه و بازار در روزهای جشن و شادمانی، آذین زدن، آذین نهادن، آذین بستن، آیین بندی، چراغانی
آیین بندی
فرهنگ فارسی عمید

آیین بندی

آیین بندی
آذین شهر. شهرآرای هنگام قدوم شاهی یا بزرگی یا جشن و سوری
لغت نامه دهخدا

زیان مند

زیان مند
مضر. مقابل سودمند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : دیگری، بعد از وفات او، به خوابش دید. گفت خدای با تو چه کرد؟ گفت: رحمت کرد و عنایت نمود در حق من ولکن اشارت این قوم مرا عظیم زیان مند بود یعنی انگشت نمای بودم میان اهل دین. (تذکرهالاولیاء عطار). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا