جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آلاچوب

آلاچیق

آلاچیق
ترکی سراپرده، تاژ (خیمه) سراپرده و سایبان دو ستونی نوعی خیمه که از جامه ستبر و ضخیم سازند، کلبه ای که بصورت خیمه های تارتار باشد
فرهنگ لغت هوشیار

آلاتور

آلاتور
رفت و بازگشت. درمورد ابلیطی که برای مسافرت بنقطه ای و بازگشتن از آن بمبدا خریده می شود اطلاق گردد
فرهنگ لغت هوشیار

آلاچیق

آلاچیق
نوعی از خیمه یا خانۀ چوبی و سایبانی از برگ و ساقۀ درختان که در باغ یا صحرا درست کنند، اُلاچُق، اَلَجوق، اَلَچوق، اُبّه
آلاچیق
فرهنگ فارسی عمید

آلاچیق

آلاچیق
نوعی خیمه که از پارچه های ضخیم درست می کنند، سایبانی که میان باغ یا صحرا از شاخه های درخت و چوب سازند، آلاجق، آلاچق
آلاچیق
فرهنگ فارسی معین

طلاکوب

طلاکوب
کسی که پیشه اش کوبیدن ورق های نازک طلا برچیزی است، طلاکوبی شده
طلاکوب
فرهنگ فارسی عمید

چلوچوب

چلوچوب
سیخ کباب را گویند. (برهان) (آنندراج). همان جلوچوب است. (شرفنامۀ منیری). سیخ کباب. (ناظم الاطباء). جلو. سیخ کباب چوبین. و رجوع به جلو و جلوچوب شود
لغت نامه دهخدا