معنی آگاه
- آگاه
- مستحضر، مطلع، واقف، متوجه
واژههای مرتبط با آگاه
آگاه
- آگاه
- آگه، مطلع، با خبر، مخبر
آگاه
- آگاه
- باخبر، مطلع،
برای مِثال هرکه او بیدارتر پردردتر / هرکه او آگاه تر رخ زردتر (مولوی - ۶۰)
هوشیار، دانا، با دانایی، پسوند متصل به واژه به معنای
مُطلع دل آگاه، کارآگاه
آگاه شدن: باخبر شدن، خبردار شدن
آگاه کردن: باخبر کردن، هوشیار ساختن
آگاه
- آگاه
- مطلع، باخبر، واقف، عارف، هوشیار، بیدار
آگاه
- آگاه
- Aware, Enlightened, Informed, Wellaware
آگاه
- آگاه
- осведомлённый , просвещённый , осведомленный , хорошо осведомленный
آگاه
- آگاه
- bewusst, erleuchtet, informiert, gut informiert
آگاه
- آگاه
- обізнаний , просвітлений , поінформований , добре поінформований
آگاه
- آگاه
- świadomy, oświecony, poinformowany, dobrze poinformowany
آگاه
- آگاه
- 意识到的 , 开明的 , 知情的 , 很了解的
