جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آسوده

آسوده

آسوده
آرام، آرام گرفته، فارغ، آسایش یافته، دارای آسایش، آنکه در حال استراحت است، بی درد، بی غم، نگه داری شده، حفظ شده، محفوظ، درامان
آسوده
فرهنگ فارسی عمید

آسوده

آسوده
خستگی در کرده، آرام گرفته، فارغ، خوش، شادمان، تنبل، بی کاره، بی رنج، بی تعب، بهره مند
آسوده
فرهنگ فارسی معین