جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با انگارگان

انگاریدن

انگاریدن
انگاشتن، برای مِثال چو باد در قفس انگار کار دولت خصم / از آنکه دیر نپاید چو آب در غربال (انوری - ۲۸۲)
انگاریدن
فرهنگ فارسی عمید

پندارگان

پندارگان
جَمعِ واژۀ پنداره و بمعنی تخیلات. (از برهان قاطع: پنداره)
لغت نامه دهخدا

انباردان

انباردان
دهی است از بخش بستان آباد شهرستان تبریز با 110 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و ینجه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

انباربان

انباربان
انباری. (زمخشری). انباردار، پُر کردن فرمودن، خراب کردن. (ناظم الاطباء). و رجوع به انباردن و انباشتن شود
لغت نامه دهخدا